نفس ما نرگس و فاطمه و سمانه و معصومه و الناز می شن نفس ما!!! پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, :: 12:23 :: نويسنده : نرگس
سلام میخوام ازآشنایی نفس ما براتون بگم: روز اول دانشگاه بود که من با یکی از دوستای دبیرستانم داشتم از پله های دانشگاه میرفتم بالا که معصومه از پشت سرم اومد و گفت: شما چی دارید؟ گفتم اندیشه 1 و بعد از اینکه فهمید هم رشته ای هستیم کلی خوشحال شد از اینکه دوست خوبی مثل من پیدا کرده(البته من هم الان خیلی خوشحالم که با معصومه آشنا شدم) وبعد تو کلاس اومد نشست بغل دست من و این طوری شد که من و معصومه با هم دوست شدیم. طرز آشنایی با فاطمه و النازو دقیق یادم نیست ولی یادمه که این دو تا با هم دوست بودن و بعد ما با هم آشنا شدیم. سمانه ام که اولین بار سر کلاس ریاضی1 دیدیم ولی بعد سر فلوچارت با هم دوست شدیم آخه اون ترم اول خیلی فعال بود و استاد هر چی فلوچارت میداد اون سریع میکشید و ما چون بلد نبودیم جذب سمانه شدیم فاطمه هم ترم اول خیل فعال بود ولی از ترم دوم به بعد هر5 تاییمون شدیم لنگه ی هم من و معصومه و النازم از اول هیچ فعالیتی نداشتیم چون چیزی بلد نبودیم نظرات شما عزیزان:
من که بالاخره نفهمیدم نفر پنجم کی بود ولی امیدوارم روزبه روز دوستیتون محکم تر بشه و همگی با هم موفق باشین.
یا حق. عمو نارنجی
ساعت19:04---17 آبان 1391
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد... :دی
الهام
ساعت18:45---17 آبان 1391
الان فقط خواستم ابراز وجود کنم... پاسخ:خوش ااومدییییییییی(سمانه)
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها |
|||||
|